۱۳۸۶ آبان ۱۸, جمعه
نمایشگاه مطبوعات - روز دوم
ساعت سه وارد سالنی که چلچراغ در آن قرار دارد می شویم.
باور کردنی نیست! جمعیتی زیادی در جلوی غرفه چلچراغ دیده می شوند. دکور زده شده ، شماره جدید و همچنین شماره های گذشته آورده شده و همه چی مرتب هست.
جمعیت در اطراف غرفه چلچراغ به طور محسوسی زیادتر از جمعیت در نقاط یک دیگر است.
البته جمله زیر هم از دو عدد رهگذر شنیده شد:
- چلچراغ چیه؟
- همون مجله درپیته دیگه !!
اکثر نویسندگان در غرفه حضور دارند (البته منظور اطراف غرفه است.غرفه گنجایش همزمان این تعداد نویسنده را ندارد!) همه هم مشغول هستند. امضا می دهند، صحبت می کنند و عکس یادگاری می گیرند.
می گویند برویم سالن آمفی تائتر برای جلسه پرسش و پاسخ. خب کجاست؟ این سوالی است که هیچ کدام از اعضای چلچراغ هم جواب آن را نمی دانند! با کمک نویسندگان سالن را پیدا می کنیم. به جرات می توان گفت تعداد نویسندگان چلچراغ با تعداد خوانندگان برایری می کرد!
امیر صدری به عنوان مجری شروع به صحبت می کند. قرار می شود چند تن از نویسندگان به ترتیب به روی سن بیایند و سواالات خوانندگان از آن ها پرسیده شود.
در ابتدا بزرگمهر شرف الدین به عنوان دبیر تحریریه شروع به پاسخگویی می کند.
او به سوال های زیادی جواب می دهد.از جواب دادن به این سوال که چرا چلچراغ به این اندازه از صادق هدایت می نویسد تا این که چرا او کم کار شده است.
و او می گوید چون تا به حال زیاد قول داده است دیگر قول پرکار شدن را نمی دهد. اما تلاش خود را می کند.
او یکی از مشکلات فعلی چلچراغ را کمبود صفحه عنوان کرد و ابراز امیدواری کرد در صورت افزایش تعداد صفحات مجله کار نوشتن خود را دوباره ادامه دهد.
بعد از چند سوال دیگر نوبت به معاون سردبیر نیما اکبرپور ، جلال سعیدی و امیرمهدی ژوله می رسد.
کارشناسان در این که برد پیت محبوبیت بیشتری دارد یا ژوله اتفاق نظر ندارند!
او ابتدا کار مطبوعاتی را از لحاظ ارتباط با مخاطب بسیار مناسب تر از صدا و سیما دانست و ادامه داد بعد از اتمام آن دوره از کودک فهیم چندین کار چاپ نشده ی دیگر داشتم که احساس می کردم پخت تر از کودک های فهیم چاپ شده است که با توجه به تحولات اجتماعی تصمیم به ادامه آن گرفتم.
صحبتی هم مبنی بر این که صفحه زورخونه چگونه ادامه پیدا کند شکل گرفت. مهم ترین نتیجه این بحث هم به نتیجه نرسیدن آن بود!
نیما اکبرپور هم در پاسخ به این سوال که به طور مثال چرا تا این اندازه بهرام رادان و باران کوثری باید در جشن ها و مصاحبه های چلچراغ حضور داشته اند گفت: این ها انتخاب شما خواننده ها هستند. وقتی مخاطبین آن ها را انتخاب می کنند ما هم آن ها را دعوت می کنیم.
گروه بعدی شامل منصور ضابطیان ، شیما شهرابی ، دنا درفشی فر و شروین خدابخشی بود.
منصور ضابطیان در ابتدا بابت کوچکی غرفه عذر خواهی کرد و دلیل آن را کم کاری مسئولین سالن اعلام کرد.
شیما شهرابی هم دلیل کم کار شدنش در صفحه نفوذی را کمبود سوژه جدید و قابل کار دانست.
حسین یعقوبی، شرمین نادی و سهیل سلیمانی گروه بعدی را در بر گرفته بودند.
حسین یعقوبی در مورد منابع خبرهای خود می گوید: همه ی آنها معتبر هستند و آن ها را از وب سایت ها و روزنامه ها پیدا می کند. او تاکید کرد آقای خلیلی هم گاهی از او منابع خبرها را درخواست می کند! او همچنین گفت هر شماره مطالبش توسط چهار نفر خوانده شده و به سانسور دچار می شوند.
گروه بعدی شامل طنازان تازه نفس چلچراغ بود. مسعود مرعشی ، نیما دهقانی و حسام الدین مقامی کیا.
مسعود مرعشی در پاسخ به این که چرا با وجود این که محرمانه را بسیار عالی می نوشت ولی آن را ادامه نداد گفت : محرمانه صفحه ای است که حداقل باید سه روز خود را دفتر بگذرانی تا بتوانی آن را بنویسی. به دلیل گرفتاری های شخصی فعلا وقت کار کردن بر روی محرمانه را ندارم.
در اخر هم آقای عموزاده پاسخ گوی سوالات خوانندگان بودند.
نشست با ذکر فاتحه برای مرحوم قیصر امین پور به پایان رسید.
بعد از پایان جلسه دوباره به غرفه چلچراغ بازگشتیم و تا زمانی که مامورین سالن ما را به زور بیرون انداختند در آن جا حضور مستمری داشتیم!


سه تفنگدار! ( به ترتیب از راست به چب: مسعود مرعشی - جلال سعیدی - نیما دهقانی )



منصور ضابطیان در حال پاسخگویی به خوانندگان چلچراغ.


امیر مهدی ژوله در لحظه ورود به سالن. تیمی متشکل از مرتضی ناعمه و مسعود مرعشی به استقبال او آمدند!



صندوق پیشنهادات به سبک چلچراغ!



نیما رئیسی در غرفه چلچراغ.( شخص کناری او آقای وحید رونقی است)





فرید عطارزاده