۱۳۸۵ تیر ۲۷, سه‌شنبه
دو مطلب درباره شماره 206 چلچراغ


بچه ها هم پر رو و عجول شده اند

زماني كه ما به دنيا آمديم مثل بچه آدم بدنيا آمديم!!!! يعني سر وقت... اما....امان از دست بچه هاي امروزي!! پر رو و عجول!! ‌انقدر عجول كه دو سال قبل از ازدواج بدنيا ميان!!باور ندارين؟! يه نگاه به صفحه 9 مجله اين هفته و مطلبي تحت عنوان " نگاه مردانه ؛ به اتفاقي كه تيفتاده فكر نميكنم" بندازين تا باورتون بشه.

اينم عكسش:

مهدي فلاح

mehal6263@yahoo.com

____________________________________________

نوشته ای کوتاه بر" روزی روزگاری ازدواج موقت"

پرونده این هفته چلچراغ در مورد ازدواج موقت بود. تمام بخشهای پرونده را چند باره خواندم و خواستم خوش بینانه و منطقی به ماجرا نگاه کنم. ولی نه ... نشد... انگار تمام آنهایی که به دفاع از این ماجرا پرداخته بودند فراموش کرده اند که اینجا ایران است و ما هم ایرانی...
تمام آنهایی در چلچراغ نوشته بودند قصد داشتند به گونه ای جلوه دهند که تمام مشکلات مربوط به خانواده ها و جامعه است که باید این مساله را بپذیرند , چون که این کار دستور شرع است...اما نه!! ...آنهایی که از این مساله دفاع میکردند خیلی از چیزها را فراموش کرده اند. ما در کشوری به نام ایران زندگی میکنیم ...کشوری که خانواده امن ترین پایگاه برای مردمانش هست...در خانواده های ایرانی به خاطر فرهنگ ما خیلی مسائل و جود دارد....حیا , عفت, تعصب , اعتقاد و خیلی مسائل دیگر... حتی اگر خانواده ها هم با این کار موافق باشد بازهم خیلی چیزها از دست میرود.... گمان میکنید بعد از این کار بازهم میتوان به ایجاد محیطی گرم و دوستانه در خانواده امیدوار بود؟

مهدی کریمی

mehdik66@gmail.com


۱۳۸۵ تیر ۲۰, سه‌شنبه
وقتی منصور ضابطیان نامه نویس بود ...
خواندن نشریات قدیمی لذت متقاوتی با مطالعه نشریات روز دارد . وقتی یک مجله قدیمی را می خوانید انگار در یک ماشین زمان نشسته اید و به گذشته سفرمی کنید , این درحالی است که شما از امروز نیز با خبرید . مثلآ شما مصاحبه شخصی را می خوانید که می دانید کمتر از چند ماه دیگر قرار است از تمام عرصه ها خارج شود ولی در آن مصاحبه می خوانید که او با اقتدار از برنامه هایش برای 5 سال آینده حرف می زند و....
این فقط یکی از مواردی است که می تواند در مواجهه با یک نشریه تاریخ گذشته برای شما جذاب باشد.
وحالا یک نمونه واقعی تر والبته چلچراغی تر....
مصاحبه ماهنامه نسیم با الهام و اله علی یاری(خواهران غریب) در سال گذشته بهانه ای شد که به دنبال ماهنامه فیلم تاریخ اکران این فیلم بروم و بالاخره نیز یافتم . ماهنامه فیلم مربوط بود به مهرماه سال 1375 , درست 10 سال پیش . یعنی زمانی که این مجله هنوز نقش افسون مونالیزا را برای آقای خوشخو بازی میکرد(ر.ک به شماره 196چلچراغ).
روی جلد مجله تصویری از کیومرث پوراحمد و خسرو شکیبای سر صحنه فیلم خواهران غریب کار شده بود که لبخند بسیارملیح(!) کیومرث پوراحمد در نوع خود جالب و دیدنی بود. صفحات مجله را یکی پس از دیگری پبش می رویم و به صفحه نامه ها میرسیم جالب ترین نکته ماجرا دقیقآ همینجا بود. در صفحه نامه ها یکی از پاسخها اینگونه شروع می شد: آقای منصور ضابطیان از تهران......

پ.ن :این مجله مربوط به مهر ماه است حالا اینکه چرا بهاریه آقای ضابطیان در مهرماه رسیده از مسایل مجهول این ماجراست

مهدی کریمی

mehdik66@gmail.com