۱۳۸۵ تیر ۶, سه‌شنبه
ژوله و محرمانه؟؟؟
فكر مي كنم با عوض شدن سردبيران مجله يك سري تغييراتي در مجله به وجود امد.كه صفحه ي محرمانه هم از اين تغييرات دور نماند.وقتي چشمم به اسم امير مهدي ژوله به عنوان نويسنده ي محرمانه افتاد بدون هيچ زوقي خواندمش و ديدم كه هيچ ربطي به محرمانه ندارد.يعني اصلا محرمانه نبود. خلاصه اي بود از بعضي مطالب آن شماره
به نظر من اصلا مهم نيست كه نويسنده ي يك صفحه امير مهدي ژوله باشد با جلال سعيدي.مهم اين است كه كدام زيبا تر مي نويسند يا نوشته ي آنها بيشتر به آن صفحه مي خورند
امير مهدي ژوله يكي(توجه كنيد يكي)از بهترين نويسنده هاي چلچراغ هستند اما نه اينكه اينطور محرمانه بنويسند.نوشته ايشان بد نبود اما هيچ تناسبي با محرمانه نداشت
اگر واقعا فكر مي كنيد تاريخ انقضاي صفحه ي محرمانه رسيده كار ديگري بكنيد و تغييرات ديگري دهيد.اما نه اينطور
آقاي ژوله...ژوله بودن سخت نيست , ژوله ماندن سخت است
ماهور پورمقدم
۱۳۸۵ خرداد ۱۱, پنجشنبه
آذربايجان
سلام...
روي سخنم با آقاي ضابطيان و ديگر دوستاني است كه فكر ميكنند مردم آذربايجان باعث و باني توقيف روزنامه ايران و دستگيري و زنداني شدن مانا نيستاني و مهرداد قاسمفر هستند.
من اهل تبريز هستم و با وجود اينكه در اين اعتراضات (به هر دليلي) شركت نكردم ، تقريبا از تمامي وقايع باخبرم!
آقاي ضابطيان ! مردم آذربايجان ابتدا در اعتراض به درج آن سخنان زشت و آن كاريكاتور جنجالي دست به اعتراض آرام زدند و خواستار عذرخواهي رسمي مسئولان روزنامه و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي از مردم آذربايجان شدند اما متاسفانه با واكنشي مناسب روبرو نشدند كه باعث حوادث تلخ اول خرداد در تبريز و سپس در چند شهر ديگر آذربايجان گشت.
وقتي خبر توقيف روزنامه ايران و دستگيري مانا نيستاني و مهرداد قاسمفر را شنيديم اصلا خوشحال نشديم! چرا كه دوباره باعث تمام بي تدبيريها( به قول آقاي هاشمي رفسنجاني) و نتيجه تمام توهينهاي چند ساله ، روزنامه نگار شناخته شد! هيچ آذربايجاني اي از توقيف اين روزنامه و روزنامه هاي ديگر آذري زبان خوشحال نشد! مگر ممكن است توقيف روزنامه و بيكار شدن چند روزنامه نگار كسي را خوشحال سازد؟!
آقاي ضا بطيان ! اگر بيانيه هاي مردم معترض آذربايجان و تشكلهاي دانشجوئي دانشگاههاي آذربايجان را مطالعه ميكرديد هرگز در مورد آذربايجانيها چنين نميگفتيد ! در تمامي بيانيه ها نسبت به توقيف روزنامه و دستگيري روزنامه نگاران ابراز تاسف شده است و اين عمل (توقيف روزنامه)پاك كردن صورت مسئله ناميده شده است.
باور كنيد در اين هفته با بيش از بيست نفر در اينترنت درباره اين مسائل بحث داشته ام و تقريبا همه را نيز قانع نموده ام كه مردم راضي به توقيف روزنامه نبودند!

آقاي ضابطيان بي انصافي است اگر اعتراض آرام و مدني مردم و دانشجويان آذربايجان در روزهاي نخست را به عوامل بيگانه نسبت داد و معترضين را اراذل و اوباش ناميد!
در مورد نا آراميهاي بعدي حق با شماست! عده اي سودجو قصد دارند از اين آب گل آلود، ماهي بگيرند كه به نظر من در گل آلود كردن آب و دادن فرصت به اين عده ، مسئولان استانها و چند وزارتخانه چندان بي تقصير نيستند آنچنانكه در توقيف روزنامه ايران و ديگر روزنامه هاي آذري زبان بي تقصير نيستند.

حيدربابا ، شيطان بيزى آزديريب
محبتى اوْرکلردن قازديريب
قره گوْنوْن سرنوشتين يازديريب
ساليب خلقى بير-بيرينن جانينا
باريشيغى بلشديريب قانينا
مهدي فلاح