۱۳۸۵ مهر ۲۵, سه‌شنبه
دلمان هوای چلچراغ سابق را کرده
مهدی(کریمی) برام آفلاین گذاشته بود که قراره نویسنده اصلی چلچراغی ها بشم. آفلاینشن رو که خوندم خوشحال شدم , چون هم مهدی رو دوست دارم و هم نوشتن در اینجا رو . اما همیشه نوشتن اولین مطلب سخته, پس باید رو نوشته ام کار می کردم اما نمی دانم چرا دنیا سر ناسازگاری باهام داشت و فرداش یه سرما خوردگی شدید و بعدش هم طب و رختخواب و آمپول ...
پس اینبار ببخشید که نوشته ام مزه ی تلخ آموکسی سیلین و بوی بد شربت پنی سیلین می دهد ...
_______________________________________________
.
...دلمان هوای چلچراغ سابق را کرده

چند وقتی است که بعضی از چلچراغی ها به گفتن این جمله عادت کرده اند "نه ... چلچراغ مثل سابق نیست". و این حرف را بارها توی جمله هایشان تکرار می کنند.قبول دارم افت کیفی چلچراغ را در بعضی از شماره ها را نمی توان حاشا کرد و بعضی از سوتی هایش را نادیده گرفت ...امادوست عزیز قبول کن که هیچ وقت دلیل این افت را بررسی نکردیم .همیشه دستی از دور بر آتش داشتیم و نخواستیم وارد گود بشویم و تنها غر زدیم و غر. نمی دانم آنهایی که بر این ادعایشان پافشاری می کنند از خط قرمز هایی که نوشته های پچه های چلچراغ را بی رحمانه سیاه می کنند خبر دارند یا نه .چه تظمینی در کار است که چلچراغ هم با یک "شب نشینی در جهنم" داغ به سرنوشت شرق و ایران دچار نشود. نه رفیق, چلچراغ احتیاط می کند و این احتیاطش از سر ترس و اضطراب نیست, این احتیاط نشانه عقل و عاقبت اندیشی اش است .
بله... دلمان هوای چلچراغ سابق را کرده. آن چلچراغ داغی که دستانمان از حرارتش می سوخت. می دانم برای تکروی های معصومه ناصری دل تنگ شده ایم ،هر شب خواب "کودک فهیم" ژوله را می بینیم ،و در این پاییز زرد هوس سبزیه، دالان سبز های محبوبه حقیقی کرده ایم .اما دوستان ! در چلچراغ هنوز هستند کسانی که بتوان به آنها دل خوش کرد و اگر بگذارند مثل سابق خوب خواهند نوشت.
دوستان نمی خواهم یک طرفه حرف بزنم .نمی خواهم عیب های چلچراغ را بپوشانم. بهتر است بدانید که من هم بر سر این یار قدیمی غر می زنم .دعوایش می کنم و از دستش عصبانی می شوم .اما هیچ وقت با او قهر نکردم و نخواهم کرد...
نوید بهرامی
2 Comments:
Anonymous ناشناس said...
نوید جان ورودت به جمع این وبلاگ تبریک میگم و امیدوارم اینجا هم اون نوید فعال و چلچراغی رو که میشناختم ,فعالتر و مفید تر از قبل ببینم....ایشالا که سرما خوردگیتم زودتر خوب میشه
.
-----------------------------
.
در ضمن نوید ما با چلچراغ قهر نکردیم و بعید هم میدونم حالا حالام اینکارو بکنیم...ولی اینطور که معلومه اونایی که یه روزی دوستشون داشتیم و با نوشته هاشون زندگی میکردیم با چلچراغ بد جوری قهر کردن....یادمه امیر مهدی ژوله , تابستون 84 تو پرونده شماره 160 در توجیه همین موضوع گفته بود:
" بگذریم از اینکه جایی راه ما و خوانندگان از هم جدا شد که آنها چلچراغی ماندند و ما روزنامه نگار شدیم....بگذریم از اینکه چلچراغ برای ما شد حاشیه, شد کار دوم و سوم هشتم , از کار دلی تبدیل شد به کار کارمندی"
.
نوید به نظر تو این چیزا ربطی به خط قرمزها داره...ربطی به توقیف شدن یا نشدن چلچراغ داره...قبول دارم بعضی از این افتهای با دلایل منطقی قابل توجیه هست ولی حجم زیادی از اونارو نمیشه با دلیل و منطق توجیه کرد...

Anonymous ناشناس said...
سلام نويد جان....ورودت به جمع نويسندگان وبلاگ را تبريك ميگويم...