۱۳۸۴ دی ۱۳, سه‌شنبه
جواب
آقای خوشخو با تشکر از اینکه من رو دشمن چلچراغ خطاب کردید.جناب خوشخو سه شنبه ی نحس را خواندم.زیبا و خواندنی توصیف شده بود.آلودگی تهران...مردن...همه چیز خوب بود
حالا برمیگردم به عقب...پرونده های قبلی.یادتون هست کشته شدن مردم تو استادیوم آزادی؟حادثه ی پاکدشت؟کم نبودن از اینجور پرونده های فوق العاده.حالا چطور در این مورد...در مورد سقوط این هواپیما فقط یک صفحه بهش اختصاص دادین؟بعد از اون مطلب فوق العاده ی آزاده عصاران رو با سانسور چاپ کردید؟آقای خوشخو اگه خط قرمز ها برای چلچراغ زیاد شده صادقانه بگیدو
آقای خوشخو من جرات معذرت خواهی رو دارم.مطئن باشید هر وقت احساس کنم باید عذر خواهی کنم حتما این کار رو می کنم
3 Comments:
Anonymous ناشناس said...
سلام ماهور خانم!حساسیتت نسبت به موضوع قابل ستایشه! ولی به شما به عنوان یه نسل سومی نمیاد اینقدر زود از کوره در برید وبه هیچ قیمتی هم کوتاه نیایید!البته قبول که بچه های تحریریه هم بیخودی عصبانی شدن/اینو میتونین به حساب سن و سالشون بذارین!میگن بین سن وسال ادم بااستانه تحملش نسبت عکس وجود داره! اینو از قدیم میگفتن وربط چندانی به عوارض ناشی از عصر جدید و چلچراغ و این حرفا نداره...تازه چرا خودتون دست به کارنمیشین ومطلب نمی نویسین ؟ همیشه موفق و حساس وسربلند باشین! عموزاده خلیلی

Anonymous ناشناس said...
سلام....
پاسختان زیبا بود و به موقع....
آقای خلیلی از اینکه میبینم شما هم وبلاگ رو میخونین خوشحال شدم ولی به نظرم نمیشه همه چیز رو گذاشت پای سن و سال!اونوقت شما که باید بیشتر عصبانی میشدین تا آقای خوشخو یا دیگران!موفق باشین .

Anonymous ناشناس said...
عكسالعمل من نسبت به خانم ماهور دقيقا ناشي از احترامي است كه براي همه خواننده هاي چلچراغ قايلم و نظر آنان را همتراز نظر يك نويسنده حرفه اي مهم ميدانم.وگرنه مي شد با جملات دو پهلو وبنده نوازانه سروته قضيه را هم آورد.ارزش صداقت را بدانيد وقدر خودتان را هم بدانيد.شما نيازي به ترحم و دلسوزي نداريد.نگذاريد در مورد شما به عنوان اشيايي لوكس صحبت شود.با آن قسمت حرف آقاي خليلي كه توصيه كرده از موضعتان كوتاه نياييد موافقم.