۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه
مهرانه

اونایی که مهرانه یادشونه دستاشونو بلند کنن! چند تا دست بلند شده؟ چند نفر یادشون مونده که مهرانه یه روزی مریض بوده ؟ همه کمکش کردیم . مثل یه خواهر، یه دوست. بدون هیچ منتی! فقط چون دوستش داشتیم و هنوزم داریم . چند نفرمون بهش کمک کردیم؟ دیشب فهمیدم که وقتی دستامونو به هم بدیم همه چیز درست میشه .
دیشب از شبکه ی یک ، از برنامه ی برف و افتاب یه فیلم پخش شد از زندگیه مهرانه . مال همون سالی بود که باید پول جمع میشد تا بره پاریس برای عمل. اونقدر خوشحال بودم که اصلا نفهمیدم اسم کارگردانش چی بود ! ولی اینو شنیدم که این فیلم هم برای کمک به مهرانه ساخته شده . اخر فیلم نوشته بود:
" مهرانه عمل شده و الان سالم و سلامته و مشغول تحصیله "
کی میدونه چند نفر دیگه مثل مهرانه منتظر ما هستن تا دستشونو بگیریم ؟ اصلا ما دستشونو میگیریم؟؟؟؟؟؟؟؟


سارا میرزایی

10 Comments:
Anonymous ناشناس said...
سلاممممممم
مگه می شه ادمای دلپاکی مثه شماها باشن و یه ادمای مرضی هم مثه مهرانه از کمک اونا بهره نگیرن
قربانت
سارا

Anonymous ناشناس said...
با سلام و عرض ادب
یه سوال داشتم
خواستم بدانم آیا واقعیت دارد که سرکار خانم باران کوثری ازدواج کرده اند؟> اگر حقیقت دارد بفرمایید با چه کسی؟ آیا حقیقت دارد با یک بازیگر ازدواج کرده اند؟ یا اصلا ایشان هنوز ازدواج نکرده اند؟
رضایی

Anonymous ناشناس said...
با سلام و عرض ادب
یه سوال داشتم
خواستم بدانم آیا واقعیت دارد که سرکار خانم باران کوثری ازدواج کرده اند؟> اگر حقیقت دارد بفرمایید با چه کسی؟ آیا حقیقت دارد با یک بازیگر ازدواج کرده اند؟ یا اصلا ایشان هنوز ازدواج نکرده اند؟
رضایی

Anonymous ناشناس said...
باشگاهم زدین!
پژمان ما هم چلچراغ کار میکرد

Anonymous ناشناس said...
سلام . اینکه شما ها دارین کاری می کنید که خیلی ها نکردن جای تشکر داره . اینکه شما ها دارین چیزایی رو زنده می کنین که تو روزمرگی هامون دفن شدن باز هم جای تشکر داره . اینکه شما نه تنها با شعار که با عمل درس میدین که بنی ادم اعضای یکدیگرند هم ... همچنین .

Anonymous ناشناس said...
shanbeha hamishe jam jolo roozname foorooshiye,yani adat kardam shanbeha engar ye chizi ro gom kardam,kheyli doostetoon daram,karatoon aliye,az majale gerefte ta bashgatoon kheyli khoobe va ali sanaz

Anonymous ناشناس said...
سلام بر چلچراغی ها
مرسی از اینکه حال و هوای سال های پیش رو _ که تازگی ها بهتر از الانه_ همچنان برای ما زنده می کنین
من و دنیای پشت پلکم خوشحال می شیم از حضور شما

Anonymous مجید said...
یاااااااااااااادش بخیر ... منم بودم توی جشن مهرانه

ایول
دمت گرم
همیشه می خواستم ببینم چی شد آخرش، خیلی خوشحالم کردی
مدت ها بود اشک توی چشام جمع نشده بود.
مرسی

Anonymous مجید said...
مرسی دوباره !

Anonymous pejvak said...
براتون متاسفم که فکر میکنید مهرانه خوب و سالم و خوشبخته.یه نگاه به کتاب مارک و پلوی منصور ضابطیان بندازید...فصل پاریس...میدونم...نمیدونید مهرانه تو چه سختی نفسای کوچیکش رو میکشه.