طبق اعلام سایت چلچراغ قرار بود ابراهیم رها در تالار گفتگو سایت چلچراغ با خوانندگان صحبت کنند.
راس ساعت اعلام شده (14) وارد سایت می شویم. ولی خبری از آقای رها نیست. کم کم غرغر ها شروع می شود که نکنه سر کاریم..!
کم کم حوصله ها داشت تمام می شد که آقای رها با یک ساعت و بیست دقیقه تاخیر آمد. در این جا سوال هایی که توسط خوانندگان مجله از آقای رها پرسیده شد را به شکل یک مصاحبه مرتب کردیم:
-------------------------
ابراهیم رها:سلام بچه ها تا همین الآن اینترنت چلچراغ قطع بود.در خدمتم.
....
آقای رها چه دلیلی داره که شما تو هیچ کدوم از جشن ها نیستید؟
راستش زیاد حوصله جشن ندارم.
كجا می شه یه عكس از شما دید؟ شما چه جوری میتونید موجودیت خودتونو اثبات كنید؟ حتما میدونید كه چه شایعاتی پخش شده؟
مجله شماره 200. سوالای جدی تر بپرس.
شما خیلی وقته نمی نویسید...ما راجع به چسب زخم حرف بزنیم یا طنز مجله ؟
راجع به هرچه دوست داری سوال كن. چسب زخم كه دیگه تموم شد!
آقای رها شما چرا نوشتن چسب زخم را ( که مخصوصا با سبک جدیدش زیبا ترهم شده بود ) را یک دفعه رها کردید ؟( به خاطر حسن ختامش با آقای خاتمی ونامه شون به شما ؟)
چسب زخم رو من تعطیل نکردم.تعطیل شد.
آقای رها کجایی شما ؟ نمی نویسی .... شرمین نادری گفته بود که پرکار تر شدید .... شوخی کرده بود ؟
دوستان عزیز، متاسفانه در شرایط جدید مطالب من معمولا برای چلچراغ قابل چاپ از آب در نمییاد. الان توی روزنامه اعتماد یك ستون طنز سیاسی روزانه دارم به اسم جنگ سرد.
راستی می تونیم از شما شاهد یک مطلب طنز در مورد بیانیه های وزرات ارشاد در مورد فیلم نقاب باشیم؟ فکر کنم رو این که دیگه می شه مانور داد...
شاید در ستون جنگ سرد نوشتم.
ستون پلنگ صورتی در روزنامه اعتماد چی شد؟ بازپرس گرفتش؟
نه،جنگ سرد ادامه همونه.
آقای رها شما غیر از چلچراغ جای دیگه ای هم طنز کار میکنی ؟ نوشته هایی مثل سین جیم و روزانه و ... خبری ازشون هست که چاپ بشند یا نه؟
سین جیم رو ارشاد كلآ رد كرد. روزانه هم كه قرار بود توسط انتشارات روزنه چاپ بشه به طور كل غیرقابل چاپ اعلام شد.
باقی کاراتون چی؟
دوئل كه دو ماهه تو بازاره. چسب زخم و بیلیارد باز هم منتظر مجوز ارشادن.
راستی چرا اینفدر كتاباتون گرونه ؟از شما بعید بود.
قیمت كتاب رو ناشر تعیین میكنه نه نویسنده!
می خواستم در مورد خط قرمز ها بپرسم...مثلا چه جوری میشه که ستون شما در روزنامه اعتماد کار میشه ولی تو چلچراغ خبری ازتون نیست... خط قرمز ها در مورد هر نشریه فرق می کنه؟
این برای خودمم سواله،خودمم دوست دارم توی چلچراغ بنویسم.
چرا این حرف ها رو وقتی حسین یعقوبی با هزل میگه قابل چاپه؟ اما گفتن این حرف ها از سوی شما با طنز غیرقابل چاپ؟
بچهها حسین یعقوبی از دوستان منه.من با تمام این حرفها باز هم سعی میكنم توی چلچراغ بنویسم البته اگه بشه!
آهان... پس فقط یا باید از كارهای دوستان تعریف كرد یا اگر نقدی هست فقط راجع به خودتون باشه؟
بدجنس نباش. بعدها شاید خود حسین هم بیاد اینجا. بهتره نظراتت رو خودت بهش بگی.
حالا که طنز سیاسی نمی نویسید راجع به سینما و ورزش (مثل معدود کارایی که قبلا کردید) بنویسید.
بچههای دیگه زحمت اینجور طنزها رو میكشن. راستی یادم رفت بگم كه من كامل از چلچراغ نرفتم و اگه زنگ زده باشید میبینید كه گاهی اوقات هستم.
به نظر شما در چه زمینه ای در طنز می شه راحت تر مانور داد؟ در چه زمینه ای خط قرمزها بزرگ تره؟
اساسا طنز نوشتن سخت شده مخصوصا برای من كه همچنان خودم رو مقید میدونم توی ایران بمونم و طنز سیاسی بنویسم.
به نظرم بد نباشه شما که حتما می خوایید به قول خودتون تو این جا ادامه بدید...طنز سیاسی خارجی بنویسید...در بینش هم یه گریزی به خودمون بزنید.
من در چلچراغ دبیری بخش طنز رو دارم و سعی میكنم این تاثیرات رو در نظارت بر طنز بقیه بچهها به نوعی اعمال كنم.
این جوری که باید فاتحه طنز رو تو چلچراغ خوند! طنز سیاسی که شما واسه چلچراغ بنویسید جیزه!(ما که نفهمیدیم چرا به اسم شما میرسه این جوریه) طنزای دیگه هم که مال بقیه اس. برنامه خاصی دارید واسه کار جدید؟
گفتم كه ستون جنگ سرد رو مینویسم و كار كتابام رو پیگیری میكنم.
منم گفتم تو چلچراغ!
نوشتن توی چلچراغ فقط دست من نیست...چندتا از مطالبم بعد از عید کاملا از مجله حذف شد. با وجود این سعی خودمو می کنم.
خب راجع به شما که همه چیز فیلتره. دلخوشی ما تو چلچراغ شما بودید.
گفتم كه من توی چلچراغ مشغول مدیریت صفحات طنزم و امیدوارم كه دلخوشیت رو در همین حد و اندازه تامین كنم.
یه سوالی خیلی وقته که توی من همین جوری حرکت می کنه (جای بدیم حرکت نمی کنه!) می خواستم ببینم چه اتفاقی افتاده که شرق و هم میهن و اعتماد دارن به کارشون ادامه می دن...چه اتفاقی افتاده که ما ازش بی خبریم؟!
از من راجع به چیزهایی كه به خودم مربوط میشه بپرس. اما از فعالیت مطبوعات خوشحالم.
شما می گید سوال جدی بپرسیم...خب شما که خیلی وقت هم هست که کار جدیدی تو چلچراغ انجام ندادید...یه سوال جدی خارج از چلچراغ هم می پرسم شما میگید در مورد خودتون بپرسم!
كتابها، مطالبم در نشریات دیگه، و مدیریت صفحات طنز، گمون میكنم سوژههای بدی واسه سوال پرسیدن نباشه.
خب یه سوال مجاز (!) می پرسم...در گارگاه های تابستونی چلچراغ شما هم کلاس دارید؟
نه،کلاس ندارم.قبلا چند دوره کلاس گذاشتم.
شما به عنوان مدیر صفحات طنز دوست ندارین از كار دوستانتون ایراد بگیریم( كه یكم حق دارین)؟
بچهها!
چلچراغ خطوط قرمزه نسبتا پررنگی در طنز داره. بچهها زحمت میكشن و در حد مقدورات به حدی كه بهشون اجازه داده میشه دارن تلاش میكنن
همه چی که غیر قابل چاپه! خب بیاید مطالبتون رو تو سایت چلچراغ بنویسید!
شاید اگه شرایط جور بشه و كسایی بتونن كمكم كنن یه سایت راه بندازم.
سایتتون هم ,همون اول فیلتر میشه .... احتمالا !
به هر حال سایت هم یك راه حله. حالا ببینم چی میشه!
خب دوستان!
باید بگم خداحافظ. بازم عذر میخوام كه اینترنت چلچراغ نذاشت بیشتر با هم گپ بزنیم. باور كنید از ساعت 2 حتی قبل از اون اومدم چلچراغ برای جواب دادن به شما اما اینترنت اینجا قطع بود! شرمنده همتون من سعی میكنم در آینده باز هم بیام پیشتون. نظراتتون راجع به مطالبم، كتابهام، كلیت صفحات طنز چلچراغ و ... (این سه نقطه كشته منو) رو حتمآ حتمآ حتمآ با من در میون بذارید.
دوستتون دارم. دوستتون دارم. دوستتون دارم. (به جان خودم!)
خداحافظ
تنظیم گفتگو: فرید عطار زاده